فرهامفرهام، تا این لحظه: 10 سال و 30 روز سن داره

برای شازده کوچولوم

من ماهی‌ام، نهنگم، عُمّانم آرزوست...

كاش تك تك انگشتانت را به تك تك انگشتانم گره میزدم ... گره هایی كور ...

ا ی چشم من                         در پای گاهواره خوابت چه بخوانم؟ ای ادامهء هستی من                    در تو محدود می شوم ، در تو تکرار می شوم ، در تو بر می افرازم ، در تو ته می نشینم  ای برگزیده *                   تا آنگاه با من باش که پر پروازت پا بگیرد                  و تا آنگاه با من باش که ...
28 خرداد 1393

بدون عنوان

  من عاشق چشمت شدم،شاید کمی هم بیشتر چیزی در آنسوی یقین،شایـــــد کمی هم کیشتر        آغاز وختم ماجرا لمس تماشای تو بود دیگر فقط تصویر من درمردمــــــک های تـــــو بود     ...
28 خرداد 1393

بدون عنوان

امام علی علیه السلام: سرزنش نکنم هیچکس را بر آشکار کردن رازم، وقتی که سینه خودم به نگهداری آن تنگ تر باشد.   این روزها از جنگی با خویشتن برمیگردم پیراهن خاکستری ام را آویختم به دیوار خاطرات و به زندگی با عزیزانم سلام گفتم که عطرشان در مشام جانم هست و اسمم در میان اسمهایشان بالید و کم کم بزرگ شد...با گریه هایشان گریستم و با خندهایشان خندیدم...و امروز تو کنارم هستی...تمـــــــــــــــــــــــــام من   ...
22 خرداد 1393
1